اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، از دریچه اسناد ساواک به فعالیتهای زنده یاد استاد محمدتقی شریعتی و کانون نشر حقایق اسلامی پرداخته است. این مجموعه توسط پروین منصوری تدوین شده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی، به انتشار آن همت گماشته است. تارنمای ناشر در یادداشتی کوتاه، در معرفی این کتاب آورده است: «اشغال ایران در جنگ جهانی دوم و پیرو آن هجوم ایدئولوژیهای بیگانه، شرایطی را فراهم ساخت تا تفکر نوین دینی از تقابل میان آن ایدئولوژیها و گفتمان دینی مسلط بر جامعه، به وجودآید. در مشهد این تفکرِ دینی، توسط محمدتقی شریعتی مزینانی ابراز شد و توسط پیروانش با تأسیس مؤسسهای به نام کانون نشر حقایق اسلامی، به منصه ظهور رسید. استاد محمدتقی شریعتی و پیروانش به مدت نیمقرن در کانون، به فعالیت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی پرداختند. این اثر به تشریح عملکرد استاد و پیروانش، خاصه در عرصه سیاست و نقش آنها در بهوجودآمدن و شکلگیری انقلاب اسلامی، با بهرهگیری از اسناد مختلف میپردازد. در مقدمه کتاب آمده است: از جمله حرکتهای مذهبی که از شهریور سال ۱۳۲۰ آغاز شد، تأسیس کانون نشر حقایق اسلامی در مشهد، به سرپرستی مرحوم استاد محمدتقی شریعتی بود. فعالیتهای متنوع این کانون در خراسان، بخشی از تاریخ نیروهای مذهبی را تشکیل میدهد. نقش نیروهای مذهبی در ملی کردن صنعت نفت و پیروزی انقلاب اسلامی، موضوع بررسی کتاب حاضر است که مرکز اسناد انقلاب اسلامی بنا بر رسالت خود، تدوین و انتشار آن را بر عهده گرفته است. محمدتقی شریعتی در طرح حقایق اسلام نگرشی ارائه میداد که بعدها به جریان روشنفکری دینی شهره شد. این اسناد از فعالیتهای اجتماعی – سیاسی او در راستای باورهای دینیاش که به نام حقایق اسلام از آنها یاد میکرد، حکایت دارد. این کتاب میکوشد با ارائه اسناد و مدارک لازم، این امکان را فراهم سازد تا محققان پژوهشهای مستند و مستدلی را در زمینههای مختلف، به کمک این اسناد به انجام رسانند....»
سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ترتب مطالب مندرج در «محمدتقی شریعتی و کانون نشر حقایق اسلامی، به روایت اسناد» را به ترتیب پیآمده معرفی میکند: «در این کتاب اسناد به سه گروه تقسیم میشوند، اول اسنادی که از اعتبار زیادی برخوردارند. این اسناد معمولاً گزارشهای مستقیم مأموران از وقایع، بدون هیچگونه توضیح و تفسیر و نیز نامهها و دستورات اداری با مهر و امضای معتبر است. دوم اسنادی که از اعتبار یک واقعه، یا نامهها، یا دستوراتی با امضای نامشخص و مهر ناخوانا هستند. سوم اسنادی که از هیچ اعتباری برخوردار نیستند، مثل ذکر شایعات یا اعلامیههای جعلی. کتاب محمدتقی شریعتی و کانون نشر حقایق اسلامی به روایت اسناد، در دو بخش تهیه و تدوین شده که در بخش اول، گردآورنده به دوران تولد و کودکی تا دوران تحصیل و جوانی، تأسیس کانون نشر حقایق اسلامی، ورود استاد به عرصه سیاست، کودتای ۲۸ مرداد، بسته شدن کانون و ارتباط آن با حسینیه ارشاد میپردازد. بخش دوم نیز به ارائه اسناد و مدارک درباره تاریخ آن دوران و خود محمدتقی شریعتی میپردازد که با رعایت اصول سندنویسی بازنویسی شده است. تنها در مواردی که مطلب نوشته شده، در اصل سند مفهوم نبوده، یا غلط املایی داشته با ذکر پاورقی و قراردادن هرگونه مطلب اضافه شده در کروشه، به مطلوب کردن متن و سند پرداخته است....»